معرفی کتاب شفای درون اثر کلی آ.ترنر
غیرعادی، یعنی چیزی که از حد استاندارد، عادی یا مورد انتظار خارج شود.
به احتمال زیاد چنین ماجرایی را شنیدهاید که: فردی مبتلا به سرطان تمام داروها را امتحان کرده و تمام راهها را رفته، از شیمیدرمانی گرفته تا جراحی، اما نتیجهای نگرفته است؛ به او گفتند زنده نمیماند، اما پنج سال بعد با شادی، سالم و عاری از سرطان وارد مطلب میشود.
اولینبار که چنین ماجرایی را شنیدم در مرکز تحقیقاتی سرطان سانفرانسیسکو، مشاور بیماران سرطانی بودم. در فاصله استراحت ناهار، کتاب دکتر آندریو ویل شفای فوری را میخواندم که با عبارت «بهبودی ریشهای» روبهرو شدم. درجا خشکم زد، سردرگم و گیج شده بودم. آیا چنین اتفاقی افتاده بود؟ آیا این فرد واقعا بدون مصرف دارو بر سرطان پیروز شده بود؟ اگر اینطور بوده، چرا این خبر را در صفحه اول تمام روزنامهها چاپ نکرده بودند؟ حتی اگر یک بار اتفاق افتاده بود، هنوز هم اتفاقی باورنکردنی بود. از آن گذشته، این فرد بهطور اتفاقی درمانی برای سرطانش پیدا کرده بود. تمام مردان و زنانی که با آنان مشاوره میکردم، حاضر بودند دار و ندار خود را بدهند تا به این راز نجات از سرطان پی ببرند، من هم همینطور.
سریع بهدنبال یافتن مواردی از بهبودی ریشهای گشتم و از یافتهام تعجب کردم. بیش از هزاران مورد در مجلههای پزشکی چاپ و منتشر شده بود و با آنکه اینجا در موسسه پژوهشی سرطان کار میکردم، این اولینبار بود که چنین موضوعی را شنیده بودم.
به احتمال زیاد چنین ماجرایی را شنیدهاید که: فردی مبتلا به سرطان تمام داروها را امتحان کرده و تمام راهها را رفته، از شیمیدرمانی گرفته تا جراحی، اما نتیجهای نگرفته است؛ به او گفتند زنده نمیماند، اما پنج سال بعد با شادی، سالم و عاری از سرطان وارد مطلب میشود.
اولینبار که چنین ماجرایی را شنیدم در مرکز تحقیقاتی سرطان سانفرانسیسکو، مشاور بیماران سرطانی بودم. در فاصله استراحت ناهار، کتاب دکتر آندریو ویل شفای فوری را میخواندم که با عبارت «بهبودی ریشهای» روبهرو شدم. درجا خشکم زد، سردرگم و گیج شده بودم. آیا چنین اتفاقی افتاده بود؟ آیا این فرد واقعا بدون مصرف دارو بر سرطان پیروز شده بود؟ اگر اینطور بوده، چرا این خبر را در صفحه اول تمام روزنامهها چاپ نکرده بودند؟ حتی اگر یک بار اتفاق افتاده بود، هنوز هم اتفاقی باورنکردنی بود. از آن گذشته، این فرد بهطور اتفاقی درمانی برای سرطانش پیدا کرده بود. تمام مردان و زنانی که با آنان مشاوره میکردم، حاضر بودند دار و ندار خود را بدهند تا به این راز نجات از سرطان پی ببرند، من هم همینطور.
سریع بهدنبال یافتن مواردی از بهبودی ریشهای گشتم و از یافتهام تعجب کردم. بیش از هزاران مورد در مجلههای پزشکی چاپ و منتشر شده بود و با آنکه اینجا در موسسه پژوهشی سرطان کار میکردم، این اولینبار بود که چنین موضوعی را شنیده بودم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.