گفت: «مردمان باستان معتقد بودند گربه ها نه روح دارند، چون خودشان با یک روح نمی توانستند در برابر بیماری ها و فجایع طبیعی مقاومت کنند؛ همین که به آن ها مبتلا می شدند، زود می مردند ولی گربه ها در مقابل بیش تر آن فجایع مقاومت کرده اند و تا امروز مانده اند. انسان با تمام نیروها و ادیانی که به آن ها ایمان داشته است، فقط دو روح دارد: یکی که متعلق به این دنیاست و شکی در آن نیست، دیگری هم که ادیان باور دارند دوباره زنده می شود، شبهه ناک است.
علاوه بر این ها گربه همیشه هنگام سقوط با پا روی زمین می افتد، ولی آدم با همهٔ زوایای اعضای بدنش می افتد. اگر نه بار گربه ای را از آپارتمانی پایین بیندازید، هر نه بار خودش را روی پا نگه می دارد و شاید بار نهم بمیرد، ولی آدمی فقط یک بار می تواند مقاومت کند و معلوم هم نیست به کدام سو و چگونه روی زمین می افتد، اما چیزی که معلوم است این است که به احتمال بسیار زیاد می میرد.«
گفتم: «به نظر می آید یک روح هم برای آدمی زیاد باشد.«
«چرا؟»
«چون زندگی آسان نیست.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.