الگوهای کلامی ما به بسیاری از مفروضات خودکار ما خیانت می کند: اگر کسی رویایی را با یک دوست در میان بگذارد، دوست احتمالا چیزی مانند این را می پرسد: “آیا این جزئیات واقعا اتفاق افتاده است یا فقط در رویا؟” مفهوم این است که آنچه در یک رویا اتفاق میافتد، «واقعی» نیست. در واقع، دقیقتر است که بپرسیم: «آیا در واقعیت رویا اتفاق افتاده است یا در واقعیت فیزیکی؟ در دنیای رویا یا در دنیای معمولی؟” هر دو جهان های واقعی هستند، هر دو واقعیت هایی هستند که واقعا وجود دارند. اما دنیای رویا، اگر فقط به آن پی ببریم، تأثیر عملی و ملموس تری بر زندگی ما دارد تا رویدادهای بیرونی. زیرا در دنیای رویا است که ناخودآگاه در حال کارکردن پویایی قدرتمند خود است. در آنجاست که نیروهای بزرگ می جنگند یا با هم ترکیب می شوند تا نگرش ها، آرمان ها، باورها و اجبارهایی را ایجاد کنند که بیشتر رفتار ما را تحریک می کند. هنگامی که نسبت به رویاها حساس می شویم، متوجه می شویم که هر پویایی در رویا به نوعی در زندگی عملی ما در اعمال، روابط، تصمیمات، روال های خودکار، امیال و احساسات ما ظاهر می شود. ما معتقدیم که کنترل آگاهانه این عناصر زندگی را در دست داریم. اما این باور توهم بزرگ کنترل نفس است. این جنبه های زندگی ما در واقع از مکان بسیار عمیق تری تعیین می شوند. در عالم رویا است که سرچشمه های ریشه آنها به شکلی آشکار می شود که ما بتوانیم ببینیم و بفهمیم. رویاها ناخودآگاه را بیان می کنند. رویاها موزاییک های پویایی هستند که از نمادها تشکیل شده اند و حرکات، درگیری ها، تعاملات و تحولات سیستم های انرژی بزرگ در ناخودآگاه را بیان می کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.