«برف در تابستان» برای ما که در شرق این جهان وسیع زیست کرده ایم و می شود گفت مباحث عرفان شرقی کهن الگوی ذهن دردمند ما را تشکیل داده است، غریب و ناآشنا به نظر نمی رسد.
نویسنده این کتاب «سایاداو یو جوتیکا» سعی دارد ذهن خواننده را به هوش آورد. سعی دارد قوه حسی ما را به حداکثر پتانسیل آن برساند. از ارسطو گرفته تا کانت، فلسفه غربی در تلاش بوده است که ضابطه هایی برای طبقه بندی قوه فاهمه و حسی مابدست آورد. زیرا بر این باورند که می توان از طریق فرموله کردن و دسته بندی حواس و فاهمه به شناخت بهتر آن دست یابند. اما در اینجا نویسنده راهی سراسر متفاوت را طی خواهد نمود. او با ضوابط علم آدم های آکادمی بیگانه است. او در آغاز مسیر هوشیاری قرار است راهی را بپیماید که هر بار و برای هرکس متفاوت است. این نکته جذاب ماجراست. چیزی که ما بیش از پیش بدان نیاز داریم. بدور از سختی و تنگنا های فلسفی بتوانیم مسیری را در جهت شناخت بهتر و بیشتر خود بپیماییم و در انتها یک بیداری معنوی گون برای خود به ارمغان آوریم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.