آیا ما حافظ برادرانمان هستیم؟ آیا غریزه ای برای شفقت داریم؟ یا همانطور که اغلب تصور می شود، ما فقط برای بقا و منافع خود روی زمین هستیم؟
فرانس دووال با مطالعه رفتارهای اجتماعی در حیوانات، مانند پیوند و غریزه گله نشان میدهد که حیوانات – و انسانها – «از پیش برنامهریزی شدهاند تا دست دراز کنند». او دریافته است که شامپانزهها از جفتهایی که توسط پلنگ زخمی شدهاند مراقبت میکنند، فیلها به بچههای مضطرب «صدای آرامشبخش» میدهند، و دلفینها از همراهان بیمار نزدیک سطح آب حمایت میکنند تا از غرق شدن آنها جلوگیری کنند. از روز اول، انسان ها حساسیت های ذاتی به چهره، بدن و صدا دارند. ما طوری طراحی شده ایم که نسبت به یکدیگر احساس داشته باشیم.
نظریه دی وال با این فرض که انسان ها ذاتا خودخواه هستند، مغایرت دارد، که می توان آن را در زمینه های سیاست، حقوق و امور مالی مشاهده کرد. اما او خشم مردم از عدم همدلی دولت ایالات متحده در پی طوفان کاترینا را به عنوان یک تغییر چشم انداز قابل توجه ذکر می کند – تغییری که به باراک اوباما کمک کرد تا انتخاب شود و به عصر همدلی تبدیل شود. دووال پیشنهاد میکند از طریق درک بهتر ارزش بقای همدلی در تکامل، ما میتوانیم با هم به سمت جامعهای عادلانهتر بر اساس دیدگاه سخاوتمندانهتر و دقیقتر از طبیعت انسان پیش برویم. « دوران همدلی» که به نثر غیرمستقیم با انبوهی از حکایات، شوخ طبعی و هوشمندی تیزبینانه نوشته شده است، خواندنی ضروری برای روزگار ماست.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.