کتاب کمی ایمان داشته باش با درخواستی عجیب و غیرمعمول آغاز می شود: خاخامی سالخورده اهل شهر محل تولد میچ آلبوم، از او می خواهد که وظیفه ی ارائه ی سخنرانی مراسم خاکسپاری اش را بر عهده بگیرد. آلبوم که خود را شایسته ی این کار نمی داند، تلاش می کند تا با زندگی آن مرد بیشتر آشنا شود. در همین حال، آلبوم با کشیشی اهل دیترویت آشنا می شود که در کلیسایی رو به ویرانی برای فقیران و بی خانمان ها تبلیغِ دین می کند. آلبوم با مشاهده ی دنیاهای متفاوت این دو مرد، درمی یابد که آن ها چگونه به شکلی مشابه، از ایمان به عنوان عاملی کمک کننده برای ادامه ی زندگی استفاده می کنند: خاخام مسن که در حومه ی شهر زندگی می کند، ایمان خود برای مواجهه با مرگ به کار گرفته و کشیش شهرنشین و جوان تر، به آن اتکا کرده تا بتواند خود و کلیسایش را از نابودی نجات دهد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.