روزگاری بود که سلبریتیهای سینما و موسیقی سرگرممان میکردند، فوتبالیستها و کشتیگیران ما را به وجد میآوردند و سیاستمداران به این فکر میکردند که در انتخابات بعدی چه وعدههایی بدهند. اما امروز همۀ آنها شغل جدیدی پیدا کردهاند: معلم اخلاق. یکی از مصائب صادقانهزیستن در میان تباهیهای جامعه مینالد و دیگری مدام از خیانت و شرافت و ریاکاری حرف میزند و البته عدهای هم، ضمن یادآوری سوابق درخشانشان، تأکید میکنند که باید در هر بحثی منصف و متین و سنجیده بود. اما چرا همه میخواهند به ما درس اخلاق بدهند؟ نویسندگان کتاب حاضر معتقدند اینها نمونههای مختلفی از سوءاستفاده از اخلاق است. جاستین تسی و برندن وارمکه علت اصلی این بدرفتاریها را یک چیز میدانند: میل انسان به خودنمایی با استفاده از اخلاق. آنها در این کتاب با شواهد به دست آمده از علوم اجتماعی و علوم رفتاری توضیح میدهند که چرا آدمها خودنمایی میکنند و چرا سخن اخلاقی ابزار بسیار خوبی برای این کار است؛ سپس با استفاده از سه نظریۀ اصلی علم اخلاق نشان میدهند که این کار غیراخلاقی است. در نهایت، به مدد علم و نیز فلسفه، آسیبهای خودنمایی با اخلاق را در عرصۀ سیاست تبیین میکنند و میکوشند راه حلی برای برطرف کردن آن ارائه دهند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.