«تپه خرگوش» اولین رمان علی اکبر حیدری است. او این رمان را در اوایل دهه ۹۰ نوشته اما ماجرای چاپ آن تا اواسط دهۀ نود طول کشیده است. چاپ اول رمان در نشر روزنه چاپ شد و با استقبال خوانندگان و منتقدان ادبی روبرو شد. حالا بعد از چند سال و بعد از کش و قوسهای فراوان و طولانی برای گرفتن مجوز، این رمان در نشر چشمه تجدید چاپ شده است.
«تپه خرگوش» را میتوان رمانی تاریخی نامید، چرا که داستان رمان در خلال وقایع مهمی رخ میدهد که سه دهه را در برمیگیرد. داستان خانوادهای که از قبل از انقلاب آغاز میشود، به دوران جنگ میرسد و تا دوران پس از جنگ ادامه پیدا میکند و در اواخر دهۀ هشتاد به پایان میرسد. رمان سه بخش دارد و هر بخش را یکی از اعضای خانواده روایت میکند.
داستان از سال ۵۷ و بیمارستانی آغاز میشود که در آن سهیلا عروس خانواده، قرار است دوقلوهایش را به دنیا بیاورد. او به خون نیاز دارد اما بیمارستان پر از زخمی و مجروح است، اینها کسانی هستند که در تظاهرات مجروح شدهاند و به همراه سهیلا در بیمارستان بستری شدهاند. اوضاع جسمی سهیلا وخیم است چرا که یکی از دوقلوهای او در برخورد با مامور ساواک سقط شده است با این حال، یک بچه برایش باقی میماند پسری به نام رضا.
این شروع بخش اول رمان است تولدی در میان خون و هیاهو. حضور مبارزان و اختلاف عقیدۀ آنها با هم و حضور گروهها و گروهکهای چپ در بخش اول پر رنگ است.
مقطع دوم رمان در زمان جنگ رخ میدهد رضا حالا بزرگ شده است. در روز تولد رضا سر و کلۀ ارغوان خواهر شوهر سهیلا پیدا میشود. در بخش اول و به هنگام تولد رضا این ارغوان است که سهیلا را به بیمارستان میرساند. او که از اعضا گروه منافقین بوده و به خاطر خیانت منافقین فراری و مخفی شده است. مامورها مطلع میشوند و برای دستگیری ارغوان میآیند. ارغوان مجبور میشود علیرغم میل باطنی خودش باز هم فرار کند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.