کتاب آب های شمالی
کتاب آب های شمالی اثر یان مک گوایر و ترجمه سیده فرزانه حسینی می باشد. آب های شمالی کتاب برگزیدۀ سال ۲۰۱۶ به انتخاب گاردین و شیکاگو تریبون می باشد. روزنامۀ ایندیپندت دربارۀ آب های شمالی می نویسد:
“دستاوردی خیره کننده، رمانی جذاب و سرشار از هراس، هیجان و خشم…این شما و این آب های شمالی یکی از بهترین کتاب های سال.”
هیلاری منتل که خود برنده جایزه من بوکر می باشد نیز راجع به کتاب آب های شمالی می گوید
داستانی با ریتم تند و هیجان انگیز، در دنیایی پر از خشونت و ابتذال، دنیایی که در آن چرا مهم نیست و قتل و آدم کشی از سر هوا و هوس است…نمایشی از قدرت و مهارت روایت داستانی و بازسازی استادانۀ دنیای گمشده ای که به نظر می رسد در غایت تخیل انسان است.
قسمتی از متن کتاب آب های شمالی
براونلی خواب نوشیدن خون از یک کفش قدیمی را می بیند – خون اونیل، ولی اونیل تا الان به خاطر سرما و نوشیدن آب دریا مرده است. کفش را دست به دست می کنند و هریک، درحالی که می لرزند، به نوبت از آن می نوشند. این خون گرم است و لب ها و دندان ها را مثل شراب سرخ می کند.
براونلی فکر می کند این چه کوفتی بود؟ انسان می خواهد حتی یک ساعت، حتی یک دقیقه، زندگی کند. دیگر چه کاری می شود انجام داد؟ می داند بشکه های نان و نیز آبجو در انبار شناورند، اما هیچ کس قدرت و یا زیرکی دستیابی به آن ها را ندارد. اگر زمان بیشتری می داشتند، شاید همه چیز متفاوت بود، اما در تاریکی فقط دوزخ پیش رویت است. دوازده فوت آب در انبار است و طی یک ربع هیچ چیز جز نوک سمت راست کشتی بالای موج های خروشان باقی نمانده. اونیل مرده، اما خونش هنوز گرم است…
هر چیز دیگر در دنیا خاکستری یا سیاه یا قهوه ای است، اما خون این طور نیست. براونلی فکر می کند آن خون یک نعمت خدادادی استو این را بلند می گوید : «این یه نعمت خدادادیه»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.