اخرین رز سفید

الیزابت یورک بزرگترین دختر پادشاه ادوارد چهارم است. او با موهای شعله ور، زیبا و شیرین، مورد تحسین خانواده اش قرار می گیرد. با این حال زندگی او به طور ناگهانی با مرگ پدر محبوبش در اوج زندگی مختل می شود. عموی او، ریچارد سوم بدنام، از مرگ پادشاه ادوارد سوء استفاده می کند و تاج و تخت را تصاحب می کند و دو برادر کوچکتر الیزابت، وارثان قانونی سلطنتی را زندانی می کند. برای همیشه پس از آن آنها به عنوان “شاهزاده ها در برج” شناخته می شوند. پسران دیگر هرگز دیده نمی شوند. در حاشیه این تراژدی، الیزابت در معرض پیشنهادات ریچارد قرار می گیرد تا او را به همسری خود درآورد و ادعای او را برای تاج و تخت مشروعیت بخشد. پادشاه ریچارد برادرانش را به قتل رسانده است، اما او احساس می کند که باید پیشنهاد او را بپذیرد.

گویی در یک افسانه، الیزابت توسط هنری تودور نجات می‌یابد که ریچارد را به چالش می‌کشد و او را در نبرد افسانه‌ای بوسورث فیلد شکست می‌دهد. پس از پیروزی او، هنری پادشاه می شود و از الیزابت می خواهد که همسرش، اولین ملکه سلسله تودور باشد. این ازدواج شاد و مثمر ثمر است، نه تنها خانه های متخاصم لنکستر و یورک – رزهای سرخ و سفید – را متحد می کند، بلکه چهار فرزند زنده به دنیا می آورد که یکی از آنها، هنری هشتم، برای سی و شش سال آینده بر کشور حکومت خواهد کرد.