خلاصه کتاب:
داستان تماشا مثلثی است با سه شخصیت؛ هر یک در گوشه ای از این مثلث. سروشان پسر تحصیلکرده، از خانواده ای سنتی و متمول، شاغل در یک شرکت نفتی معتبر در شعبه هند. تماشا دخترک رازآلود، دانشجو و دست به قلم که هرازگاهی نامه هایی عاشقانه برای سروشان می نویسد. و فیروزه دختری با شخصیتی خاکستری
در خلال داستان سرنوشت سروشان و فیروزه به هم گره می خورد، اما گرهای شل. بی صداقتی فیروزه آن گره شل را در مدت زمان کوتاهی باز می کند . از پس دوره سخت دلشکستگی سروشان، دوباره عشق خالص و ناب تماشا، او را به سوی خود میخواند. عشقی که دو انسان خسته از تنهایی و غربت را در ادامه سرنوشت، با یکدیگر هم مسیر می کند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.