در ابتدای کتاب دختر رییس سیرک می خوانیم:
سرم دارد منفجر میشود. هزاران فکر در سرم دور هم میچرخند.
شاید تفکر را بتوان تا اندازهای کنترل کرد ولی جلوی فکر کردن آدمها را نمیتوان گرفت. روح انسان تشنۀ جملات شیرین است و من تا بیایم آن جملات شیرین را به خاطر بسپارم به بهانهای از ذهنم بیرون پریدهاند. حتی نمیتوانم افکارم را از هم تفکیک کنم.
بهندرت میتوانم افکارم را به یاد بیاورم. قبل از اینکه بتوانم به آنچه به ذهنم خطور کرده بیشتر فکر کنم ناگهان ایدۀ عالی دیگری به ذهنم راه پیدا میکند ولی عطرش آنقدر فرّار است که بهزحمت میتواند از هجوم بیامان ایدههای نو در امان بماند…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.