قسمت هایی از کتاب مجموعه اشعار سید علی صالحی
نامه برای باران هرچه زندگی ست از شما ممنون ام. از شما… برای این همه رویا و رضایت. برای اینهمه دوستی، دعوت، علاقه، آرامش. و آن خلوت خوب که من با واژه های بخشنده شما به شعر می رسم. من شاعر شما بوده ام، و شاعر شما می مانم… تا باران هرچه زندگی ست. از شما ممنون ام، از شما مردم، مخاطبین شعر من که آرام و روشن سخن می گویید، و من که از پی پندار شما و مثل شما آرام و روشن می نویسم. می نویسم: هرچه دارم از شما داشته، از شما دارم. من شاعر شما بوده ام، و شاعر شما می مانم… تا باران هرچه زندگی ست. من از شما ممنون ام، و همینجا می مانم، نزدیک نزدیک شما، پایین همین پنجره. من دارم فکر می کنم دست به کدام کار، پای به کدام راه، و دل به کدام دریا بزنم که برایتان دعا و دعوت بیاورم، شعر و شفا بیاورم. آهسته با خودم می گویم: دوستتان دارم. و دوست تان می دارم. بعد… صدایی آشنا آوازم می دهد: آن عبارت از آسمانْ آمده… همین است، همین تکلم نجات است. آن را با مردم خود در میان بگذار. بگو دوستشان می داری، وگرنه هرگز شاعر نمی شوی! اعتراف به عشق… رازی دارد که تنها شعر، شعر، شعر پاسخگوی سخاوت آن است. و من همواره شاعر شما بوده ام، و من همیشه شاعر شما می مانم… تا باران هرچه زندگی، زندگی، زندگیست
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.