معرفی کتاب نجوای شبانه اثر فهیمه پوریا
“نجوای شبانه” رمانی است به قلم “فهیمه پوریا”، که بعد از به دنیا آمدن دخترش، به صورت جدی قلم به دست گرفت و وارد دنیای نویسندگی شد. وی از اواسط دههی هشتاد، همکاری خود را با انتشارات علی شروع کرد و نخستین اثر خود را تحت عنوان “ایلگار دخترم” در هجدهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، به بازار کتاب عرضه کرد.
“فهیمه پوریا” خود را یک رماننویس ژانر عاشقانه نمیداند، چرا که بیشتر توجه خود را معطوف مسائل اجتماعی و فرهنگی کرده است. این دغدغهی اصلی و اساسی نویسنده است که در کارهایش نیز نمود داشته اما عشق را نمیتوان به کلی از کار حذف کرد. عشق همان چاشنی و بستری است که میتوان از آن استفاده کرد تا طعم تلخ چیزها را به مخاطب چشاند. عشق چه در قالب درست و چه در شکل شکستخورده و نادرستش، همواره موضوعی است که توجه مخاطبین را جلب میکند و “نجوای شبانه” به قلم “فهمیه پوریا” نیز از این چاشنی غافل نشده است. البته که عشق، زمینهی اصلی داستان نیست و بیشتر، قالب روابط انسانهاست که از نظر “فهیمه پوریا” حائز اهمیت است. او با ذرهبین ذهن خودش، اجتماع را زیر نظر گرفته و از پس تجربیات شخصی و آنچه در زندگی دیگران دیده، روی مشکلاتی که گاه ریز و گاه درشت هستند، دست گذاشته و سپس آنها را از دل اجتماع بیرون کشیده است.
دخترک داستان “نجوای شبانه”، به روزی میاندیشد که همسر فعلیاش، مردی که تازه با او عقد کرده بود، متوجه شد او زن زندگیاش است. حال دخترک یک گوشه نشسته و به این فکر میکند که ای کاش هرگز در کلاس رزمی شرکت نمیکرد، یا اصلا اینقد سختجان نبود، یا کاش به مغازهی اکبرآقا پا نمیگذاشت و کاش…هرگز چشمش را به این جهان نگشوده بود!
“فهیمه پوریا” خود را یک رماننویس ژانر عاشقانه نمیداند، چرا که بیشتر توجه خود را معطوف مسائل اجتماعی و فرهنگی کرده است. این دغدغهی اصلی و اساسی نویسنده است که در کارهایش نیز نمود داشته اما عشق را نمیتوان به کلی از کار حذف کرد. عشق همان چاشنی و بستری است که میتوان از آن استفاده کرد تا طعم تلخ چیزها را به مخاطب چشاند. عشق چه در قالب درست و چه در شکل شکستخورده و نادرستش، همواره موضوعی است که توجه مخاطبین را جلب میکند و “نجوای شبانه” به قلم “فهمیه پوریا” نیز از این چاشنی غافل نشده است. البته که عشق، زمینهی اصلی داستان نیست و بیشتر، قالب روابط انسانهاست که از نظر “فهیمه پوریا” حائز اهمیت است. او با ذرهبین ذهن خودش، اجتماع را زیر نظر گرفته و از پس تجربیات شخصی و آنچه در زندگی دیگران دیده، روی مشکلاتی که گاه ریز و گاه درشت هستند، دست گذاشته و سپس آنها را از دل اجتماع بیرون کشیده است.
دخترک داستان “نجوای شبانه”، به روزی میاندیشد که همسر فعلیاش، مردی که تازه با او عقد کرده بود، متوجه شد او زن زندگیاش است. حال دخترک یک گوشه نشسته و به این فکر میکند که ای کاش هرگز در کلاس رزمی شرکت نمیکرد، یا اصلا اینقد سختجان نبود، یا کاش به مغازهی اکبرآقا پا نمیگذاشت و کاش…هرگز چشمش را به این جهان نگشوده بود!
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.