معرفی کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را بهم بریزد اثر آلبرت الیس
در زندگی شخصی ما، در بیشتر خانوادهها هر دو والد كار میكنند، خانوادههای زیادی از هم میپاشند و دوباره خانوادههای جدیدی را شكل میدهند، كارهای زیادی وجود دارد كه باید در مدت زمان كمی انجام شوند. چالشها و مطالبات ازدواج و فرزندپروری میتواند گیجكننده باشد و اغلب، اشخاص مجرد نیز با فشارهای زیادی در متعادل كردن كار، دوستان، ارتباطات عاطفی، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتها روبهرو هستند.
تعجبی ندارد كه در این دوران اشخاص و مسایلی این چنینی بهراستی میتوانند دكمههای اعصاب ما را فشار دهند. این ممكن است فردی باشد كه دكمهی اعصاب ما را فشار میدهد: همكاری ”همهچیزدان“ ، رئیسی زیادی منتقد، سرپرست و ناظری با حالت دفاعی، همسری بیاحساس، بچهای سرسخت، دوستی بهانهگیر، تعمیركاری بیاعتنا، قوم و خویشی منفی. چند بار از این و آن شنیدهاید كه میگویند: ”كارم را خیلی دوست دارم، اما رئیسم كفر مرا در میآورد!“ یا ”شما بچهها دارید اعصابم را خرد میكنید!“ یا ”حالم به هم میخورد از اینكه او همیشه…“
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.