نیمه ی تاریک مامان

بلیت کانر مصمم است که مادری بسیار مهربان و ایدئال برای نوزاد جدیدش ویولت باشد. حسی از مادرانگی را به او منتقل کند که در کودکی خود هیچگاه تجربه نکرده است.

اما در اوایل دوران طاقت فرسای مادری، بلیت می‌فهمد که مشکلی در دخترش وجود دارد – او مانند اکثر بچه‌ها رفتار نمی‌کند.
اشلی آدرین به عنوان نویسنده این کتاب نیمه‌ی تاریک مامان، بر سه نسل از مادران ناکارآمد و بی محبت متمرکز شده است. او همچنین بحث طبیعت در مقابل پرورش را مطرح می کند. این داستانی است که با ریتم سریع نوشته شده است و خواننده را به پایانی ناگهانی و وحشتناک سوق می دهد.
شخصیت اصلی ما را به سفری می برد که موضوعات عمیق را بررسی می کند. پیامدهای نسلی بزرگ شدن توسط مادری به شدت آسیب دیده چیست؟ بیماری روانی، غفلت، شکست در پیوند همگی در چهار نسل از مادران و دختران در این داستان طنین انداز شده است. نویسنده با جزئیات طاقت‌فرسا تجربیات زایمان و آن هفته‌ها و ماه‌های اولیه مادر شدن را که همه مادران تازه وارد را از شدت، زیبایی و درد غافلگیر می‌کند، بیان می‌کند. پیچیدگی های عشق و از هم پاشیدگی یک ازدواج در پی یک تراژدی در جزئیات کوچک زندگی خانگی آشکار می شود. سنگینی غم و اندوه در مرکز رمان تقریبا بیش از حد قابل تحمل است!